- ترانه لسانی
- سپتامبر 21, 2019
درباره ترمه
ترمه نوعی پارچه نفیس است که معمولاً از الیاف کُرک، پشم یا ابریشم و با نقوش تزئینی که بیشتر بتهجقه است، تهیه میشود. ترمه را بهصورت تِرمَه نیز ذکر کردهاند و آن را معادل شال کشمیری دانستهاند. در فرهنگ دهخدا آمده است که ترمه پارچه پشمی یا کرکی مخصوصی است که در شهرهای ایران بهویژه در کرمان و مشهد و خلخال بافته میشود. ترمه برای پالتو و لباسهای زمستانی به کار میرود و دارای رنگهای متعدد و گلوبوته است. آنچه در خصوص این پارچه بسیار ظریف میتوان گفت این است که ذوق و سلیقه و ابتکار ایرانیان در ظرافت بافت، جنس و طرحهای خیالانگیز آن در جهان کمنظیر است.
ترمه با طرحهای بسیار متنوعی در نقاط مختلف ایران بافته میشود و ترمه یزد به زیبایی بسیار معروف است. برای ترمهبافی از ابریشم و پشم مرغوب با الیاف بلند استفاده میکنند. نخها بارنگهای گیاهی و مواد مصنوعی طبیعی، و بیشتر به رنگهای عنابی، قرمز، سبز، نارنجی و مشکی رنگرزی میشوند. برخی از نقشهای متنوع ترمهبافی عبارتاند از بتهجقه، گلهای شاهعباسی، بته خرقه، شاخ گوزنی، امیری، راهراه (محرمات)، بته سروی و بته بادامی. ترمه را در شهرهای مختلفی تولید میکنند؛ اما نامش بیشتر با یزد پیوند خورده و مرغوبترین نوع آن در این شهر بافته میشود. با نگاهی به پشت پارچه ترمه میبینید که پود در این قسمت بهصورت آزاد است و تراكم زیادی دارد؛ اما روی پارچه کاملاً صاف و یکدست به نظر میرسد.
برخی ترمه را واژهای هندی میدانند؛ به معنی درخت سروی كه در حالت خضوع و خشوع در مقابل عظمت الهی سر فرود آورده است. درگذشته ترمه را با دست میبافتند و به آن «انگشتباف» میگفتند؛ اما در حال حاضر تولید آن نیمه دستی است و همه این پارچه را بانام ترمه میشناسند.
آنچه در خصوص اين پارچه بسيار ظريف میتوان گفت اين است كه ذوق و سليقه و ابتكار ايرانيان در ظرافت بافت ،جنس و طرحهای خیالانگیز آن در جهان کمنظیر است .اين هنر در دوره شاهعباس صفوي به اوج شكوفايي و تكامل خود دستیافت ، كه شهره جهان گشت و به يكي از محصولات صادراتي ايران مبدل شد .
کاربرد استفاده از ترمه در ایران
در دوره قاجار جلدی را که روکش مقوای آن از ترمه بود و بیشتر برای جلد بیاضهای دعاها به کار میرفت را «جلد ترمهای» میگفتند. در دوره صفویه اهمیت زیادی به تولید و استفاده از ترمه دادهشده بهنحویکه در دوره شاهعباس کبیر، این هنر به اوج شکوفایی خود رسید. این پارچه نفیس درگذشته بهعنوان لباس اشراف و ثروتمندان مورداستفاده بود و به کشورهای دیگر نیز صادر میشد. ترمه در زمان گذشته، مصارف متنوع و گوناگونی داشته است که ازجمله میتوان دوختن لباسهای فاخر و اشرافی، پرده، جانماز و خلعتی را نام برد. از ترمه، پرده، بقچه، روسری، شالگردن، سجاده و سوزنی نیز تهیه میکردند و در مراسم عروسی هدیهای نفیس به شمار میرفت. مصرفکنندگان ترمه درگذشته بيشتر رجال و اشراف و پادشاهان بودهاند و در زمان حال اغلب اقشار متوسط و بالاي جامعه هستند كه آن را بهعنوان هديه در عروسیها و در اعياد و مراسم رسمي و خانوادگي به يكديگر تقديم میکنند .
تاریخچه
شروع ترمهبافی در ايران به اوايل دوره صفويه میرسد هرچند برخي را عقيده بر آن است كه زادگاه اصلي ترمه قلب آسياي مركزي و ارتفاعات كشمير است عدهای نيز بر اين باورند كه ترمهبافی در ابتدا در ایران آغاز گرديد و سپس به كشمير راهیافته است. متن یک سنگنوشته تاریخی در دهلیز مسجد جامع یزد، حکایت از آن دارد که مردم شهر یزد از سدهها پیش به بافت پارچههای ترمه اشتغال داشتهاند. این شهر در روزگاران گذشته یكی از مراكز بزرگ زرتشتیان ایران بود. با ورود اسلام برخی زرتشتیان که اغلب ترمهباف بودند با مهاجرت به هند، پارچهبافی آن دیار را نیز تحت تأثیر خود قراردادند و موجب پیدایش تحولاتی در آن شدند. بررسیها نشان میدهد که بتهجقه پیش از رونق ترمهبافی در کشمیر وجود نداشت و این مهاجران ایرانی بودند که این طرح کهن را با خود به آنجا بردند.
در منابع دیگر آمده که بافت ترمه (ترمهبافی) در کرمان آغاز شد و سپس در یزد بهحداعلای خود رسید. برخی میگویند ترمه یزد، همان پارچه بافت کرمان به نام رضا ترکی / ترک بوده که در طول زمان تکاملیافته است.
عدهای این تصور رادارند که ترمه همان پارچه زربافت است که در طول زمان تغییر نام داده و به شکل امروزی درآمده است. شاید ترمه ازلحاظ ساختار کلی بافت و نقش اندازی شباهت بسیاری به پارچههای زری داشته باشد؛ اما دو تفاوت مهم در آنها دیده میشود: مهمترین تفاوت مواد اولیه آنهاست؛ پارچههای ترمه با الیاف کرک و پشم و گاه ابریشم بودند ولی پارچههای زری از ابریشم و گلابتون بافته میشدند. تفاوت دوم شکل دستگاه بافندگی و تا حدودی روش بافت این دوپارچه است که شباهت زیادی به یکدیگر ندارند.
از سوی دیگر سابقه پارچههای زری در ایران به قبل از اسلام بازمیگردد و این پارچهها بهویژه در دوران ساسانی به اوج زیبایی خود رسیدهاند. درنتیجه بررسیها میتوان گفت که پارچههای ترمه احتمالاً از این گروه پارچهها به وجود آمدهاند و ویژگیهایی را از آنها در خوددارند. بر این اساس، سرچشمه پارچههای ترمه در ایران و در مراکز مهم بافندگی این کشور در دوران تیموری و بعدازآن بوده است. درواقع کمبود و گرانی مواد اولیه پارچههای زری بوده که سبب شده استفاده از الیاف ارزانتر برای بافت پارچههای فاخر موردتوجه قرار گیرد و نوع دیگری از منسوجات سنتی با نقوش منحصربهفرد رایج شود. در آن زمان مهمترین ویژگی ترمه، طبیعی بودن آن بود که هم در مواد اولیه و هم در نقوش آن مشاهده میشد.
درگذشته پارچهای به نام شال در یزد بافته میشد که ازنظر رنگ و نقوش، شباهت بسیاری به پارچههای ابریشمی کشمیری مربوط به سدههای دوازدهم و سیزدهم هجری داشت. درواقع شالهای پشمی ایران، ترمههایی از پشم لطیف یا کرک با الیاف بلند و طرحهای تزیینی گوناگون بودند. ترمه را بهصورت تِرمَه و تیرمه نیز میگویند و تِرمِه و تِرما را معادل شال کشمیری میدانند. شالها یا همان پارچههای ترمه در کنار زربافتها بهعنوان پارچههای نفیس و گرانبها در دوره صفوی محسوب میشوند و در بررسی منسوجات بهجامانده از آن دوره نمونه پارچههای زربافت و ترمه با نقوش مشابه بهوفور به چشم میخورد.
از دوره شاهعباس صفوی بهعنوان روزگار به اوج رسیدن و شکوفایی صنعت ترمهبافی یاد میکنند چراکه وی طراحان برجستهای را از چین و ارمنستان به ایران خواند تا ایرانیان بتوانند از هنر آنها استفاده کنند. هنرمندان کشورمان نیز اصول تازه را به کار گرفتند و با ایجاد تغییراتی در پارچهبافی بهویژه ترمه، طرح و نقشهایی چشمگیر ایجاد کردند. در همین دوره نقش بتهجقه و دیگر نقشهای ایرانی به هند راه یافت و در شالهای کشمیر از آن استفاده کردند. پس از ورود شال کشمیر با نقش بتهجقه به ایران، نام بته کشمیری و بته ترمه را بر روی این نوع بافت گذاشتند. در ابتدای سلطنت فتحعلی شاه، شالهای کشمیر کمیاب شدند و به همین دلیل وی دستور داد تا در کرمان کارگاههای شالبافی دایر کنند. ترمهبافی به همت امیرکبیر توسعه پیدا کرد و در این دوره جلدی برای کتابهای دعا به کار میرفت که روکش مقوای آن از ترمه بود و به آن «جلد ترمهای» میگفتند. بر اساس منابع تاریخی از نخستین سالهای قرن سیزدهم، مالیاتهای سنگینی به کشاورزان ایران تحمیل شد و این امر رکود تولید مواد اولیه ترمه، چون پنبه و پشم و ابریشم را در پی داشت که ادامه کار ترمهبافان را با مشکلهای جدی مواجه کرد. در همین دوران برای شالبافان کشمیر عوارضی به نام «عوارض داغ» تعیین شد که ملزم به پرداخت آن بودند. در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه تأثیر سلیقه اروپایی بر سلیقه ایرانیان و الهام از طرحها و رنگهای متنوع شالهای کشمیر، موجب رونق بیشازپیش این پارچه نفیس شد. ترمه ابتدا از پشم بافته میشد و پس از مدتی انواعِ نخی، زری و ابریشمی آن نیز به بازار آمد. ترمههای ابریشمی به سبب مقاومت بیشتر در برابر بید و رطوبت، طرفداران بیشتری پیدا کرد.
در روزگاران گذشته یزد، مواد اولیه موردنیاز پارچهبافان، در شهر و توسط صنعتگران تهیه میشد. در آن دوران، در قسمت شرقی مسجد جامع یزد بازاری به نام بازار نخریسان وجود داشت که در آن مواد اولیه و نخهای ابریشمی موردنیاز ترمهبافان به فروش میرسید. امروزه این بازار وجود ندارد چراکه بعدها توسط بانیان مسجد جامع خریداری و به ملحقات این مسجد اضافه شد.
درگذشته در هر کوی و برزنی صدای دستگاههای نساجی به گوش میرسید و بیشتر آنها در قالب کارگاههای کوچک در مناطقی نظیر گرد فرامرز، ابرندآباد، مریمآباد، محمودآباد، و اکرمآباد وجود داشتند.
قبل از فرشبافی، مردم کرمان به ترمهبافی مشغول بودند و طرحهای قدیم فرش کرمان نیز از طرحهای شال (ترمه) این منطقه الهام گرفتهشدهاند. گسترش صنعت شالبافی و استقبال بسيار از اين کالا باعث شد که بیش از دوسوم مردم این دیار به بافتن این پارچه روی بیاورند و روزی کسب کنند.
ترمه درگذشته توسط انگشتان دست بافته میشد و به آن “انگشتباف” میگفتند در این زمان ترمهباف برای بافتن یکتکه کوچک از این پارچه زمان زیادی را میگذاشت؛ اما کمکم با آمدن دستگاههای مخصوص این کار راحتتر شد. امروزه از دستگاه چهار وردی (که برای شعربافی و نساجی سنتی به کار میرفت) استفاده میشود. ترمهبافی اکنون در حال منسوخ شدن است و تنها در یزد، کاشان، کرمان و تهران آنهم بهصورت محدود کارگاههایی برای بافت این پارچه دیده میشود.
بافندگی در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم اتوماتیک شد. با ورود دستگاه ژاکارد، برای بافت ترمه که از سال 1342 در استان یزد رایج شد، تأثیر عمیقی بر ساختار منسوجات ترمه دستی وارد آمد و این امر سبب منسوخ شدن این فرآورده دستی، که روزی مُعرف هنر و صنعت بافندگان یزدی بود، گردید؛ همچنین باعث شد تعداد دستگاههای بافت که قبل از ورود ماشینهای بافندگی بالغبر 300 دستگاه بود، در سال 1350 به 80 عدد برسد.
درگذشته ترمهبافی بهعنوان صنعتی دستی مطرح بود و بافندگان آن به انگشتان باریک و ظریفی نیاز داشتند تا طرحهای ظریف و پیچیدهای ببافند. بهتدریج در شیوه بافت آن تغییراتی ایجاد شد. بافندهای به نام”رضا ترک”، از طراحان ترمه یزد، بافت ترمه با ماکو را عرضه کرد و ترمههای تولیدشده به ترمه «رضا ترکی» معروف شدند که طرح آنها بتههای بزرگی داشت. نقش اصلی در شالترمههای ایرانی بتهجقه (سرو خمیده) است.
سبکها
ترمه قاجار
با بررسی نگارههای موجود در دوره قاجار بیشترین کاربرد استفاده از ترمه در لباسهای فاخر زنان و مردان است. البته ترمه در دوره قاجار کاربردهای تزیینی نیز داشته است، روتختی، رو مجمعی، رومیزی، انواع بقچههای حمام، کیف ، پرده و سجاده و غیره. در نقاشیهای دوره قاجار نقش ترمه و کاربرد استفاده زیاد از آن کاملاً مشهود است. امروزه از این پارچه بهعنوان پارچه مبلمان، پشتی و رومیزی هم استفاده میشود.
نقشهریزی ترمه
بافت ترمه مانند هر هنری به طراحی و ارائه نقشه نیاز دارد؛ درگذشتههای دور، هنرمندان با اتکا به قوه بینایی و تخیل خود ترمهبافی را انجام میدادند. کمی بعد اشخاصی بهعنوان “نقشبند” نقش موردنظر را بر روی کاغذهای چهارخانه منتقل میکردند. آنها بعد از طراحی، خانههای کاغذی و شطرنجی را با توجه به رنگِ نخِ روی دستگاه بافندگی، رنگآمیزی میکردند.
40 گوشواره یعنی چهارخانه افقی شطرنجی که بانام ” دستور ” شناخته میشد. هر طرح یک تا پنج دستور داشت که به آن نقش میگفتند. نقشبند چگونگی بافت را به بافنده میگفت. برای مثال میگفت طرح شش رنگ را با زرد، سفید، گلی، سبز، آبی و مشکی ببافد یا اول یا آخر کار، آبی را تکرار کند.
امروزه پای فناوری به این صنعت نیز بازشده و امکانات نرمافزاری رایانهای طراحی سیمایی دقیقتر و زیباتر را برای این پارچه ممکن میکند. اجرای عملیات طراحی و رنگآمیزی به بافندگان و صنعت گران این امکان را میدهد که بتوانند نتیجه خود را قبل از انجام بافت ببینند و با سرعت بیشتری نسبت به تغییر و اصلاح آن اقدام کنند.
نقشمایههای تزیینی ترمه
زیگزاگ: طرح متداول زیگزاگ، نمادی از امواج آب است که کاربرد آن در شال کشمیر نشاندهنده تأثیر هنرمندان ایرانی است و این طرح بر روی پارچهها و بناهای معماری ایرانی هم دیده میشود.
مدالیون: یک ترنج دایرهای، لوزی یا بیضیشکل در مرکز وجود دارد و یکچهارم ترنج در چهارگوشه شال دیده میشود. این طرح در آثار ایرانی، بهخصوص قالی، بانام لچک ترنج معروف است. طرحهای دایرهای شکل را مدالیون یا ترنج مینامند که بهعنوان قاب تزئینی به کار میروند.
نقوش گیاهی: هنرمندان ایرانی اهمیت زیادی به کاربرد نقوش گلها و بوتهها میدادند و غالباً نقوش گیاهان و درختان را در کنار سایر موضوعات روی پارچه به کار میبردند. کاربرد آرایههای گیاهی روی شالها با دقت و مهارت انجامشده و نقوش، با زیبایی و مهارت تمام بهکاررفتهاند. نقش گلها گاهی بهصورت یکسان و گاهی بهصورت قرینه است. بافندگان در تزئین پارچهها از نقش گلهایی نظیر نسترن، نیلوفر، سرخ، لاله و سایر انواع آن استفاده کردهاند.
نقوش هندسی: خطوط مورب، اشکال هندسی و زیگزاگ در تزئین شالها بهوفور بهکاررفتهاند. از اشکال هندسی و قابها برای جداسازی نقوش و فضاها در سطح پارچه استفادهشده است. در بافت شال، کاربرد نقاط، انواع خط، اشکال دایرهای و ترنجهایی با اشکال گوناگونی که درون هر یک نقشی دیده میشود، بسیار متداول است. البته کمتر ترمهای را میتوان مشاهده نمود که فقط با اشکال هندسی تزئین شده باشد و غالباً سطح زمینه پارچه با اشکال انواع گیاهان تکمیلشده است. همچنین نقوشی مانند خطوط عمودی، خانههایی به شکل مربع، مستطیل ساده افقی، عمودی و یا لوزی بهکاررفتهاند.
نقوش ترمه
نقشهای ترمه قدیمی هستند و قدمت برخی از آنها به 400 تا 600 سال پیش میرسد. این نقشها بهصورت ارثی و از پدر به پسر و نسل به نسل به دستبافندگان امروز رسیدهاند. شاید با شنیدن نام ترمه در ذهن همه ما طرحی از بتهجقه نقش ببندد اما این پارچه نقش و نگارهای بسیاری دارد که در اینجا به رایجترین آنها اشاره میکنیم:
بتهجقه:
کارشناسان بر این باورند که نقش بتهجقه در ترمه از سرو ایرانی الهام گرفتهشده که از نمادهای زرتشتی بوده است. از سرو بهعنوان نشانه آزادگی ایرانیان یاد میشود که در طرح بتهجقه از سر فروتنی، سر خود را خم کرده است. گاهی اوقات از جقه بهعنوان نماد آتش نیز یاد میشود؛ آتش وابسته به نور و نماد خرد، عقل، حکمت و عرفان بوده است. از منظر آیین زرتشت، آتشی که درون آدمی را پاک میکند از راه اصول سهگانه اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک حاصل میشود.
عدهای دیگر دلیل این سرافکندگی را بهگونهای دیگر بیان میکنند، به نظر آنها سرو در دوران مزدکیان نشانه آزادگی بوده و پس از شکست، مزدک سر خود را از شرمساری خم کرده و به زیر انداخته است.
در منابع مختلف، طرح ایرانی بتهجقه را به چیزهای دیگری نیز تشبیه کردهاند که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: آتش مقدس، نخل، بادام، گلابی و کیسه چرمی و حتی شیارهایی که رودخانه جومنا در مسیر خود از دره کشمیر به جلگه هندوستان ایجاد میکند. تنها سند قدیمی موجود از این نقش، یک قمقمه چرمی است که قدمت آن را نزدیک به ۲۵۰۰ سال تخمین میزنند. این قمقمه در سال 1949 میلادی توسط باستان شناسان روسی از حفاریهای دره پازیریک بهدستآمده است.
برخی منشأ اصلی طرح بتهجقه را گلهای دوره صفوی میدانند؛ این گلها غالباهمان گل محمدی هستند و یک گل بزرگ در قسمت فوقانی بوته آنها دیده میشود. بهمرور برای نشان دادن بزرگی و وزن زیاد، گل فوقانی را خمیده نشان دادند و این حالت رفتهرفته در میان طراحان رایج شد تا اینکه در اواخر قرن 18 و 19 میلادی بهصورت بتهجقه پدیدار شد. این طرح، کل بوته گل را از دست داد و فقط فرم آن در طرح باقی ماند.
با دقت بیشتر میتوان دید که ساقه بتهها متصل به گیاهی هستند که بهطور اریبی قرارگرفته است. در این طرح میخواستند که گیاه اصلی جلبتوجه کند برای همین آن را از روی بتهها رد کردهاند. در طرحهای ترمه، بوتهها متمایل بهطرف چپ بافته میشوند و بوتههای متمایل بهطرف راست کمتر دیده میشوند. البته معمولاً گلدرشت متمایل به راست نیست و تنها یک شاخه از بوته است که به این جهت بافته میشود.
گل شاهعباسی:
گلجام یا گل شاهعباسی گلی مقدس در نزد ایرانیان قدیم به شمار میرفت و نشانه طراوت در آسیا بود و از آن با عنوان نماد خورشید نیز یاد میشد. استفاده از طرح این گل به دوره هخامنشیان بازمیگردد و دوره شاهعباس صفوی به اوج زیبایی خود رسیده است؛ به همین جهت لقب شاهعباس بزرگ را برای نام آن انتخاب کردهاند. نقوش شاهعباسی در شکلهای ۴ پر، ۵ پر و ۶ پر در گردشهای ختایی شکل میگیرند. ترمههای یزدی اکثراً دارای نقوش راهراه یا دارای گلهای شاهعباسی هستند.
بته خرقهای:
بر روی ترمهها گاه بتهای شبیه به کاج ولی از گونه بزرگ آن نقش میبندد که به دلیل بزرگی به بته خرقه معروف است. این طرح بیشتر در کرمان به کار میرود، قد کشیدهای دارد و انحنای کمی در آن دیده میشود.
بته ترمهای:
بتهای همشکل با بتههای کاج که بهصورت ساده، دوقلو و سهقلو بافته میشود و اندازه متوسطی دارد. گاه داخل بته تزییناتی همچون گل شاهعباسی و گلهای چند پر نیز به چشم میخورد و ترکیب خاصی را به نمایش میگذارد.
بته کشمیری:
وقتی دو بته کوچک و بزرگ کنار هم قرار گیرند و بته کوچک از کنار بته بزرگ بیرون آمده باشد، پارچه منقوش به بته کشمیری شده است. بتهها جدا از هم یا کنار هم، بهصورت درهم یا منظم و در ردیف اریب و یکطرفه بافته میشوند و بین آنها را با نقش شکوفه تزیین میکنند.
دیگر نقشهای ترمه نیز عبارتاند از: طرح جام، بته اژدری، رضا تركی، گلزار، قاب قرآن، خجسته، تاجی، بته بادامی، بته سروی، بته گلزاری، بته بادامی، بته خوابیده، بته تاجی، بته کنگرهای، بته کلاغی، ترمه بند، نقش افشان بند، نقش لری و …
جنس و رنگ ترمه
رنگهای مورد استفاده در ترمه و منبع تامین رنگ آن:
قرمز: روناس، برگ حنا، پوست بلوط، برگ سماق
نارنجی: روناس
زرد: ریشه توت، برگ چای، پوست درخت سیب، زردچوبه، برگ توت و برگ مو (زرد روشن)، اسپرک
قهوهای: برگ حنا، پوست گردو، برگ چای، برگ سماق، پوست بلوط، پوست انار، پوست درخت سیب
آبی: گل زعفران
خاکستری: پوست گردو، پوست انار
بنفش، سیاه: کنده درخت بقم
آبی روشن تا سورمهای تیره: نیل
سبز: اسپرک
تارهای ترمه باید همگی دارای یکرنگ و از یک جنس باشند و انتخاب رنگ تنها در مورد پودها صورت میگیرد؛ بهعبارتدیگر زمینه همیشه ثابت است و تنها در متن آن رنگهای مختلف دیده میشود. درگذشته مهمترین و پرمصرفترین رنگ در ترمه رنگ نیل بود و میتوان گفت که در تمام ترمهها به نحوی رنگ نیلی به کار میرفته است. بعد از نیلیرنگ زرد اسپرک جایگاه خاصی داشت و رنگهای بهدستآمده از ریشه رناس هم در رده بعدی قرار داشت. این سه رنگ متضاد یکدیگر هستند؛ اما هماهنگی خاصی با یکدیگر دارند و رنگهایی زنده را به نمایش میگذارند.
نقوش پرکاربرد ترمه
شاخ گوزنی:
شاخ گوزنی به نگارههایی اطلاق میشود که بهصورت پیچوخمهایی شبیه شاخ گوزن در پارچه ظاهر میشود. این نگاره عموماً بهصورت تفکیککننده فضاهای تزیینی در پارچه ظاهرشده و سرتاسر شال را تقسیمبندی میکند. هنرمندان نقش شاخ گوزن را همراه با نقوش تزئینی دیگری، مانند نقوش گیاهی بهکاربردهاند. در این حالت هنرمند بین جزئیات نقش هماهنگی ایجاد نموده تا توجه بر نقش شاخ گوزن بر سایر عناصر پارچه تأثیر نگذارد. بنابراین تصویر بتهجقه با نقش شاخ گوزن همراه شده است. در این پارچهها نقوش بتهجقه بهصورت نگاره اصلی در تزیین زمینه بهکاررفته است. تأثیر از طبیعت که در هر دو نمونه متأثر از نقوش گیاهی و جانوری است، شیوه ساده کردن نقشها و تجریدی بودن آنها از مهمترین شاخصههای هنرهای سنتی است.
بتهجقه:
نقشمایههایی مانند بته گل (چند گل یا تکگل)، انواع بتهجقه، ساقههای گردان و همچنین اسلیمیها نیز بهکاررفته است. یکی از ارائههایی که در طول هزاران سال در هنرهای ایرانی بهکاررفته، نقش معروف به بتهجقه است که در هنرهای ایران مانند قالی، قلمکار، مینیاتور، تذهیب و کاشی دیده میشود و از نقشمایههای اصلی در شال محسوب میگردد. در آثار هنری هند تا قبل از قرن 12 ه ق/ 18 م اثری از این نقشمایه به دست نیامده است. این ارائه که نقشمایه اولیه و اصلی ترمه است. اولین بار در دوره سلاطین مسلمان کشمیر، خصوصاً سلطان زینالعابدین، در شالبافی کشمیر بهکاررفته است. این سلطان طرحهای تزئینی را از ایران به کشمیر برده است و صنعت شالبافی کشمیر هنگامی رونق گرفته که بافندگان ایرانی به کشمیر مهاجرت کردهاند. معمولاً درون بتهجقهها را با نگارههای گوناگونی مانند گلها، اسلیمیها و بتهجقه کوچک تزیین میکنند. آثار نمایان نقشمایه بته در هنرهای ایرانی پیش از اسلام و بعدازآن فراوان است. شکل اولیه آن بهصورت بال هما و سیمرغ در هنر هخامنشی دیده میشود. در دوره اسلامی نیز کاربرد آن گسترشیافته است، بهنحویکه در دوره صفویه بر قالیهای درباری دیده میشود.
محرمات:
از دیگر نقوش مهم و پرکاربرد در تهیه شال، نقش محرمات است. طرح محرمات یکی از طرحهای متداول در هنرهای سنتی ایران است که انواع و اقسام نقوش و حتی گاه خط و کتیبه درون فضای راهها را تکمیل میکنند. این نقوش شامل راههایی با پهناهای مساوی است. درون هر راه با نقشمایههای گیاهی و گلها تزئین شده است که دارای واحد تکرارشونده میباشند.
ترکیببندی نقوش در انواع ترمه
واحد تکرار: طرح پارچههای ترمه دارای واحد تکرارشونده هستند و نقش گیاهان، گلها و نقوش هندسی بیشترین نقوش بهکاررفته درزمینهٔ کار هستند. تکرار طرحها یا در یکجهت یا در جهات مختلفی دیدهشده و تکرار نقشمایه اصلی در این پارچهها بهوفور دیده میشود. این تکرارها منظم است و از الگوی خاصی تبعیت میکند.
استفاده از فرم: نقوش این پارچهها بر مبنای اشکال هندسی، منحنی یا دایرهای مانند شکلگرفته است. سطوح پارچههای ترمه با تصاویری نقش شدهاند که غالباً گیاهی هستند.
ترمه ایران در جهان شهرت بسیاری داشته و امروزه در شهر یزد زیباترین ترمهها بافته میشود.
هر ترمه شناسنامهای مخصوص دارد که روی خود پارچه اسم کارخانه بافنده و سال بافت، بر روی آن بافتهشده است. در زمانهای قدیم ترمه مانند فرش با دستبافته میشد. ولی امروزه بهصورت نیمهصنعتی بافته میشود. اکنون کارگاههای دستی ترمهبافی در شهر یزد، جای خود را به بافت پارچههای بسیار ساده دادهاند و ترمهبافان مشهور یزد، کارگاههای بافندگی دستی را به کارگاههای بزرگ ریسندگی و بافندگی تبدیل نمودهاند. قبل از زوال این هنر، هر بافنده ترمه با دستگاه سنتی خود روزانه 10 تا 100 سانتیمتر ترمه میبافت، که البته مقدار بافت به مرغوبیت آن نیز بستگی داشت. مرغوبیت ترمه اصیل دستباف نیز به عواملی چون: هفترنگ بودن، رنگآمیزی یکنواخت و ثابت بستگی دارد.
ابزار كار و شيوه بافت ترمه
دستگاه بافندگي ترمه ،تقریباً شبيه ساير دستگاههای نساجي سنتي ،چوبي است و در خود مناطق توليد و توسط صنعتگران محلي ساخته میشود .اين نوع دستگاهها چهار وردي است كه وردها توسط پدالهایی كه در زير پاي بافنـده قرار دارند بــه حركت درمیآیند .پس از تهيه مواد اوليه و تدارك دستگاه بافندگي كار چلهکشی به شكلي كه در بافت ساير منسوجات دستبافت رايج است انجام و به دنبال آن عمل بافت آغاز میگردد .هر دستگاه ترمه نياز به يك گوشوارهکش دارد كه استادكار در پشت دستگاه نشسته و گوشوارهکش در بالاي آن قرار میگیرد که كار وي انتخاب و تعيين نخهای مخصوص جهت ايجاد نقش بر روي پارچه است و نقوشي كه معمولاً بر روي ترمههای ايراني ديده میشود حاصل و نتيجه همكاري گوشوارهکش با استاد است .
مطالعه و بررسي ترمههاي موجود نشاندهنده اين واقعيت است كه بافت ترمه كار بسيار مشكل و طاقتفرسایی بوده است. بافت ترمه با دستگاههای سنتي نياز به صرف وقت، دقت و مهارت فراوان بوده و به كمك اين دستگاه میتوان حدود 20 الي 25 سانتیمتر ترمه مرغوب در طول روز ( معادل 8 ساعت کار مفيد ) بافت ولي با استفاده از دستگاه ژاكارد كه در حقيقت كار گوشوارهکش در دستگاههای ساده بافندگي را انجام میدهد توليد كمي افزایشیافته و به حدود 100 سانتیمتر در روز رسيده است .يكي از حساسترین وظايف بافنده انتخاب رنگ و هماهنگي آن است كه ترمهباف بايد سعي و دقت بسياري در آن بكار برد و دشواري اين مطلب وقتي روشن میشود كه توجه كنيم تارهاي ترمه بايد همگي داراي یک رنگ و از يك جنس باشند و تنها انتخاب رنگ در مورد پودها متفاوت بود، يعني زمينه هميشه ثابت و تنها در متن آن میبایست انتخاب رنگها صورت پذيرد .
در بافتن ترمه موضوع بسيار حساس ديگر بكار بردن پودها و تارهايي باضخامت متفاوت و همچنين طريقه بافت يعني گذاردن اين تارها و پودها در كنار يكديگر است و چون رنگ تارها ثابت است بنابراين در بيننده تنها تركيبي از رنگهای تاروپودها به چشم میخورد كه خود بيانگر دشواري كار بافنده است. در بافتن شالهای كشميري معمولاً پود را در زير يك تار و از روي دوتار مجاور رد میکنند و اين ترتيب در قسمتهای ساده شال تكرار میشود و در نقشهها سعي میشود كه اين ترتيب حفظ گردد ، مگر درجاهایی كه نقشه حكم كند كه پود از روي تعداد كمتر يا بيشتري تار رد شود .
نوع ديگر بافت وجود دارد كه زياد متداول نبوده و در آن پودهاي رنگي (پود نقشه) قسمت اصلي پارچه را تشكيل نمیدهند يعني اگر پود شكافته شود جاي آن خالي نمیماند و پود ديگري كه زمينه را تشكيل میدهد نمايان میگردد. اكثر شالهای كشميري طوري بافتهشدهاند كه قسمت اضافه هر پود را در رج بعدي بكار بردهاند و پشت ترمه نخهای آزاد به چشم نمیخورد ولي در شالهای كرماني قسمت اضافه پودها در پشت ترمه بلااستفاده و آزاد میماند، شالهای خراسان و یزد نيز مثل شال كرمان پشتشان داراي قسمتهای اضافه پودهاي رنگي است .
انواع ترمه
ترمه مانند بسیاری از محصولات دیگر نساجی، انواع مختلفی دارد که در اینجا اشاره کوتاهی به آنها میکنیم:
- شال چارقدی:این نوع ترمه دارای ابعاد 1.5 در 1.5 متر است و برای روسری یا بقچه از آن استفاده میشود. این نوع ترمه هم با طرح لچک ترنجی بافته میشود و هم نوع گلدار آن متداول است.
- شال راهراه: این ترمه در دو نوع است: شال راهراه پهن و شال راهراه باریک، که هرکدام کاربرد خاص خود رادارند و هرکسی بسته به سلیقه خود یکی را انتخاب میکند.
- شال کشمیری: ترمه با نقش بتهجقه است که در یزد تولید میشود و احتمالاً به خاطر بازار داغ آنها در کشمیر هند به این نام معروف شدهاند. معروفترین شالهای کشمیری با نقوش بتهجقه، شاخ گوزنی و درختی بافته میشوند.
- شال اتابکی: از نوع کشمیری است و از در بافت آن از پشم بسیار لطیف استفاده میشود.
- شالبندی: نقشهای شبیه به لانه زنبور دارد و در داخل هر خانه یک گل یا یک بته بافته میشود.
- شال محرمات: نوعی شال راهراه است که راههای آن پهناهای متفاوتی دارند.
- شال زمردی: نوع اعلای شال کشمیری به شمار میرود و دارای زمینهای نیلیرنگ است. این نوع ترمه با نقشه بتهجقه و رنگهای بسیار زنده بهخصوص رنگ سبز زمردی تولید میشود.
- شال کرمان: ترمههای بافت کرمان هستند که انواع مختلفی دارند.
- شال امیری: از انواع اعلای شالهای کشمیری است که عموماً با نقش بتهجقه و شاخ گوزنی بافته میشود.
- شال یزدی: ترمههای بافت منطقه یزد هستند که با نقش راهراه یا گلهای شاهعباسی بافته میشوند و ارزش بسیار زیادی دارند.
- شال کمربندی: نوع دیگری از شال کشمیری که هندیها آن را بهصورت لباس ساری میپوشیدند. معمولاً در میان این شالها طرح خاصی دیده نمیشود؛ اما در دو طرف آنها بتههای بزرگ با چند رج حاشیه دیده میشوند. طول این شالها حدود 275 و عرض آنها حدود 80 سانتیمتر است.
- شال رضوی: ظریفترین و دقیقترین شال کشمیری است که نقش بتههای بزرگ در آن دیده میشود. این بتهها طوری طراحی میشوند که از زیر و روی یکدیگر عبور کنند. ظرافت تارها و تنوع رنگها نشان از آن دارد که این شالها در قسمتهای مختلف بافته و سپس به هم متصل میشوند؛ اما چنان مهارتی در جفت کردن ترمهها به کار میرود که هیچوقت متوجه نمیشوید که این شال یکتکه نبوده است.
هنرمندان برجسته
ازجمله ترمهبافانی که هنوز از نقشهای قدیمی در ترمههای خود استفاده میکنند میتوان از شیمیائی، حاجی علی آقا خجسته، استاد غلام صنعتی و علی محمد دوست حسینی نام برد.
روش نگهداری
نگهداری، شستشو و اتوکشی ترمه
اصولاً پارچهٔ ترمه به سبب بافت منحصربهفرد، و به دلیل تراکم زیاد پودهایش از یک مقاومت نسبی مطلوب برخوردار است و درمجموع پردوامتر از بقیهٔ انواع پارچه است. بااینوجود، نور و رطوبت از بزرگترین عوامل رنگپریدگی ترمه است. زیرا قسمتهای سیاه آن در برابر نور و حرارت حساستر از بقیهٔ قسمتها بوده و بهراحتی آنها را جذب میکند. همچنین بید یکی از دشمنان ترمه است و به همانگونه که پارچههای پشمی در برابر بیدزدگی محافظت میشود، میبایست در نگهداشت ترمه اقدام شود، که متداولترین آنها استفاده از نفتالین است. ازآنجاکه معمولاً ترمه با آستری و یراق همراه میشود، شستن ترمه با آب به محصول آسیب میرساند و از طرفی دمای بالای آب و مواد شیمیایی موجود در مواد شوینده نیز میتواند آسیبزا باشد؛ بنابراین تنها راهی که برای شستشوی ترمه پیشنهادشده خشکشویی است.
نگهداری از ترمه
ترمه به دلیل تراکم زیاد پودهایش یک مقاومت نسبی مطلوب دارد و درمجموع پردوامتر از سایر پارچههاست؛ اما بااینوجود، نور و رطوبت از بزرگترین عوامل آسیبزننده به این پارچه به شمار میروند و موجب رنگپریدگی ترمه میشوند. قسمتهای سیاه این پارچه در برابر نور و حرارت حساستر از بقیه قسمتها هستند و بهراحتی آنها را جذب میکنند.
حشره بید نیز یکی از دشمنان ترمه و این پارچه مانند همه پارچههای پشمی باید در برابر بیدزدگی محافظت شود. متداولترین روش استفاده از نفتالین است.
معمولاً ترمه با آستری و یراق همراه است و شستن آن با آب به محصول آسیب میزند. از سوی دیگر دمای بالای آب و مواد شیمیایی موجود در مواد شوینده نیز مناسب ترمه نیست. بنابراین تنها راه برای شستشوی ترمه خشکشویی است.
3 نکته تشخیص ترمه اصل و باکیفیت
تشخیص ترمه اصل شاید واژه چندان صحیحی نباشد چراکه ترمه صرفاً پارچهای لطیف ، ظریف و خوشدوخت است که از مواد اولیه مشخصی که در ادامه عنوان میکنیم تولید میشود و طرحهای خاص و سنتی دارد.
نکته اول: ترمه اصل دستدوز ایرانی با توجه به ماهیت ارزشمندش از ابریشم باکیفیت تولید میشود و بههیچوجه از مواد اولیهای همچون ویسکوز ، نخ ، پلیاستر و یا پنبه تولید نمیشود. پس دقت کنید که ترمههای زیادی در دست تولید هستند ولی ترمه اصیل و باکیفیت ترمهای است که جنس مواد اولیه آن در درجه اول ابریشم و یا نهایتاً در درجهبندی دوم پشم گوسفندی مرغوب است. حتی تولیدکنندگان ترمه اصیل ایرانی هنگام استفاده از پشم ، فقط از بخشهای خاص و بسیار نرم آن و از پشم چیده شده از گوسفندان زنده استفاده میکنند.
نکته دوم: ترمه دستدوز ایرانی اگر اصیل باشد از رنگهای طبیعی و غیر تصنعی در رنگ ریزی مواد اولیه آن استفادهشده و بههیچوجه از مواد و رنگهای شیمیایی استفادهنشده است. البته امروزه با توجه به نگرش جدید به این دسته از محصولات کمی سبک رنگکاری مواد اولیه ترمهها تغییر کرده تا مدرنتر و همهپسند تر باشند.
نکته سوم: فراموش نکنید که ترمه هنر دست است و باظرافت و طی پروسه طولانی توسط هنرمندان بافته میشود پس قطعاً ارزش بالایی دارد پس اگر به دنبال خرید ترمه اصل و باکیفیت هستید فراموش نکنید که باید بهای آنهم بپردازید و انتظارتان از قیمت ترمه دستدوز باید بالاتر از ترمههای ماشینی باشد.
ازآنجاییکه بافت این نوع پارچه گاهی شش ماه تا یک سال زمان میبرد، بافنده ترمه نام خود را در گوشه آن پارچه ثبت میکرد. این پارچه ظریف که امروزه با کمک ماشینآلات نساجی بافته میشود، از دو سری نخ تاروپود شکلگرفته که در پایان، نخ پود در پشت پارچه بهصورت آزاد مشاهده میشود.
واقعیت این است که برای عموم مردم تشخیص دقیق ترمه اصل و باکیفیت از دیگر انواع نامرغوب آن بهسادگی ممکن نیست؛ یکی از دلایل آن دشواری در تشخیص نخ ابریشم از انواع نخهای پلیاستر است. مورد دیگر موضوع استفاده از رنگهای طبیعی و باکیفیت در پارچه است، از دیگر موارد هم میتوان به اصالت طرح و نقش در ترمه، کیفیت دوخت و … اشاره کرد.
معیار ارزش ترمه
تعداد رنگ نخ استفادهشده در بافت ترمه و همچنین تراکم بافت تعیینکننده ارزش ترمه است. هرچه تعداد رنگها در یک ترمه بیشتر باشد ارزش آن ترمه بالاتر میرود. اگر ترمهها تعداد رنگ یکسانی داشته باشند طرح و تراکم بافت تعیینکننده ارزش آنها خواهد بود. هرچه تنوع رنگ و تراکم ترمه بیشتر باشد ارزش بیشتری برای آن قایلند.
الف) مواد اوليه مصرفي :
نخستين مرحله بافت ترمه تهيه كردن مواد اوليه آن است .معمولاً ترمه از پشم و ابريشم میبافند اما پشم سفيد رایجترین پشمي است كه در بافت ترمه مورداستفاده قرار میگیرد زيرا میتوان آن را با هر رنگي كه دلخواه است رنگآمیزی نمود .پشم ترمه بايد مرغوب باشد و الياف بلندي داشته باشد كه گوسفندان ايران و كشمير داراي پشمهای نرم و محكم خوبي بوده و تا حد زيادي براق و سفيد است و بهترين پشم گوسفند در ناحيه پهلوها – شكم – پشت گردن و سر و ساق پا قرار دارد و معمولاً اين پشمها براي بافت ترمه استفاده میگردد .
ب) شستن پشم :
پس از تهيه مرغوبترین پشم ، اولين قدم تميز كردن پشم از چربي و چرك موجود و محلول در آن است ، كه بايد قبل از رنگرزي انجام شود .ايرانيان معمولاً قبل از اينكه پشم گوسفندان را قيچي كنند حيوان را 10 دقيقه در آب میشویند سپس براي جدا كردن مواد چربي از پشم آن را دربازها (قليا)خيس كرده و سپس چندين بار با آب میشستند تا با این کار ناخالصیها پاك و پشم براق گردد .
ج ) سفيد كردن پشم :
در ايران از دو روش براي سفيد كردن پشم استفاده میشود .
روش اول : پشمها را در چمنزار پهن میکردند تا پس از جذب شبنم و تبخير آن در روز سفيدتر گردد و اين عمل را چندين مرحله انجام میدادند .
روش دوم: استفاده از مشتقات گوگرد براي سفيد كردن پشم .
د)ثابت كردن رنگ :
بعدازاینکه پشمها بهاندازه كافي سفيد شدند ، نوبت رنگ نمودن آنهاست كه يكي از مهمترین مراحل تهيه پشم براي بافت ترمه است . چون رنگهایی كه مستقيم بكار برده شوند دوام و ثبات ندارند و رنگرزهاي ايران براي رفع اين مشكل ، از موادي بنام دندانه استفاده میکردند . دندانه ماده شيميايي معدني است كه توانايي جذب رنگ را در پشم افزايش میدهد .براي اينكه دندانه واكنش مطلوب خود را در رنگرزي كسب كند بايد قبلاً خالص گردد . رایجترین دندانهها كه در ايران بكار میرفتند عبارتاند از : زاج سفيد ـ قلع ـ روي ـ كلر ـ سرب و سولفاتهای ديگر كه مواد معدني و مازوج و برگ سماق و غيره كه مواد گياهي بودند .
ه) رنگرزي بهوسیله رنگهای طبيعي و گياهي :
رنگ ترمههای ايراني معمولاً از گياهان طبيعي تهيه میشود .اين رنگ ممكن است از ريشه ، تنه ، برگها ، گل ، ميوه و يا پوست گياهان به دست آيد . چون حفظ پارچههای ترمه پشمي بسيار مشكل است و در اثر رطوبت و بيد ازمیانرفتهاند و اطلاعات كمي از رنگ آنها باقیمانده است.
مراحل بافت ترمه
در اینجا مراحل بافت این پارچه را بهصورت قدمبهقدم مرور میکنیم:
تهیه مواد اولیه: پشم سفید رایجترین پشم مورداستفاده در ترمهبافی است چراکه بهراحتی به رنگ دلخواه درمیآید. پشم ترمه باید مرغوب و دارای الیاف بلند باشد. پشم گوسفندان ایران و کشمیر نرم و محکم و تا حد زیادی براق و سفید هستند و از مرغوبترین پشمها به شمار میروند. بهترین پشم گوسفند در ناحیه پهلوها، شکم، پشت گردن و سر و ساق پای آن قرار دارد و معمولاً پشم همین قسمتها برای بافت ترمه استفاده میشود.
شستن و سفید کردن پشم: پس از تهیه مواد اولیه، باید قبل از رنگآمیزی، پشم از چربی و چرک موجود و محلول در آن پاک شود. معمولاً پیش از چیدن پشم گوسفندان، حیوان را 10 دقیقه در آب میشویند. پشم را با مواد مخصوص خیس میکنند و چندین بار با آب میشویند تا ناخالصیها پاک و پشم براق شود.
پس از شستن پشم با استفاده از یکی از این دو روش آن را سفید میکنند؛ پشم را در چمنزار پهن کرده تا با جذب شبنم و تبخیر آن سفیدتر شود و یا با استفاده از مشتقات گوگرد آن را سفید میکنند.
ثابت کردن رنگ و رنگرزی: پس از سفید شدن پشمها باید آنها را رنگآمیزی کنند که یکی از مهمترین مراحل برای بافت ترمه به شمار میرود. رنگهایی که مستقیماً بهکاربرده شوند از دوام و ثبات کمی برخوردارند و برای رفع این مشکل باید از موادی به نام دندانه استفاده شود. دندانه مادهای شیمیایی معدنی است که بر توانایی جذب رنگ در پشم میافزاید. رایجترین دندانههای مورداستفاده در ایران عبارتاند از: مواد معدنی شامل زاج سفید، قلع، روی، کلر، سرب و سولفاتهای دیگر و مواد گیاهی شامل مازوج و برگ سماق و …
پیشازاین به رنگ ترمههای ایرانی و گیاهی بودن آنها اشاره کردیم. در این مرحله پارچهها به رنگرز سپرده میشوند تا به رنگهای مختلف درآیند.
چلهکشی و چله دوانی: چلهکشی در ترمهبافی مانند بافت سایر منسوجات دستبافت اما با نخ مشکی صورت میگیرد. در این مرحله باید تعداد كل سرنخ تارها محاسبه شود كه بستگی به عرض پارچه و تراكم تار در هر یک سانتیمتر آن دارد؛ هر چه تراكم افزایش یابد، باید مقدار كل سرنخ تار نیز بیشتر شود. در اصطلاح چلهکشی به هر 80 سر نخ یک چله گفته میشود؛ به عبارتی اگر ترمهای 2400 سرنخ داشته باشد تار آن 30 چله است. در این صورت برای چله دوانی باید 1 چله (80 نخ) سرنخ آماده شود. این سرنخها را در حالت طولی و بهصورت مساوی كنار هم 30 دفعه میدوانند تا 2400 نخ را آماده کنند و درنهایت 2400 سرنخ را باهم چلهپیچ میکنند.
بر روی زمین دستگاهی چوبی به نام “چری” قرار دارد که در زبان چلهکشی به “زری” معروف است. روی این دستگاه میلههایی وجود دارد که تعداد آنها بستگی به میزان نخ دارد. در دیوار روبهرو دو چوب عمودی به فاصله 5 متر زده میشود که روی آنها نیز میلهایی قرار دارد. ماسوره را روی یکی از این میلهها میگذارند و نخ آن را میکشند تا به یکی از چوبهای دیوار روبهرو برسند. نخ را دور یکی از میلهها میپیچند و میکشند تا به میله بعدی برسند. به هر یک میله صدبار نخ میپیچند.
ماسوره پیچی: تبدیل کلافهای نخ به دور ماسوره را ماسوره پیچی میگویند كه بخشی از چلهکشی محسوب میشود. در یزد این کار را توسط دستگاهی به نام چرخ و چرخه كن یا چرخ كن انجام میدهند. كلاف نخ را بر روی دستگاه چرخه كن میاندازند و سپس سر كلاف را بر روی دوک (ماسوره خالی) سوار میکنند. بافندگان اقدام به چرخاندن دستگیره چرخ در كنار دستگاه چرخه كن میکنند تا چرخ را به گردش درآورند و درنهایت نخ بر روی شیارهای منظم تعبیهشده بر روی ماسوره بپیچد و در اصطلاح پر شود. سپس دوک را در داخل ماكو قرار میدهند و اقدام به بافتن میکنند.
برای ابریشم از عمل ابریشمتابی بهره میبرند و در طی این کار با استفاده از ابزارآلات ویژهای همچون چرخ، نی هوا، ماسوره کن و كونه بینی آن را میتابانند. ابتدا هر رشته از كلافهای ابریشم را میگیرند و بر سر یک نی چرخ میاندازند. سپس سر دیگر آن را بهطرف نی هوا میآورند و از داخل حلقه بلوری آن عبور میدهند. سررشته را روی ماسوره خالی كه دوک فولادی وسط آن قرار داشت و به چرخ متصل بود، میگذاشتند که بهوسیله ماسوره وركن به حركت درمیآمد و از ابریشم پر میشد.
بافت: برای بافت ترمه از دستگاه بافندگی استفاده میشود که تقریباً شبیه سایر دستگاههای نساجی سنتی و از جنس چوب است. این دستگاه در منطقه ترمهباف و توسط صنعتگران بومی ساخته میشوند. این نوع دستگاهها به چهار وردی معروف است که وردها در آن توسط پدالهای زیر پای بافنده حرکت میکنند.
هر دستگاه ترمه به یک گوشوارهکش (شاگرد) احتیاج دارد. ترمهباف در پشت دستگاه مینشیند و گوشوارهکش در بالای آن قرار میگیرد. انتخاب و تعیین نخهای مخصوص جهت ایجاد نقش بر روی پارچه و هدایت نخ ها به پایین برای انجام کار بافت بر عهده گوشوارهکش است و نقوشی که بر روی ترمههای ایرانی خودنمایی میکنند از همکاری گوشوارهکش با استادکار به دست میآیند. در فرشبافی خواندن نقش با رنگ صورت میگیرد مثلاً گفته میشود “سبز و قرمز و گلی جای خود زده شود” ولی در ترمهبافی از شماره استفاده میکنند.
درگذشته بافنده ﺍﻯ که در ﭘﺎﻳﻴﻦ دستگاه بود شمارهها را میخواند و شخصی که بهعنوان گوشوارهکش بالا بود همان شمارهها را میکشید. مثلاً ۹،۲۸،۵،۱۰. وقتی گوشوارهکش شمارهها را میکشید بافنده پود را میکشید و بعد از بافت آن را دفتین میزد تا کار محکم شود. برای پود دوم یک سری شماره دیگر خوانده میشد. ممکن بود بعضی شمارهها سر جای خود بماند و تنها برخی جابهجا شوند. این روند ادامه پیدا میکرد تا کار تکمیل شود.
فضای موردنیاز
ترمهبافی نیاز به مکانهایی برای انجام کار دارد که عبارتاند از:
كارگاه بافندگی با حداقل فضایی به ابعاد 4*4*6 متر که روشنایی آن باید از حداقل دو پنجره یا نورگیر یا از طریق شیشههای رنگی تعبیهشده در سقف تأمین شود. كف كارگاه باید با ریگ، خاک یا آجرهای مربع شكل سنتی مفروش شود.
فضای چلهکشی ماسوره پیچی و… به ابعاد تقریبی 3*2 متر
محل نگهداری مواد اولیه با ابعاد 2*2 متر برای نگهداری و ذخیره مواد موردنیاز بافت ازجمله كلافهای نخ و ابریشم مصنوعی جهت تاروپود ترمه، شریت، جوجه، دستگاه چرخ و چرخهكن، ماكو، ماسوره و …
در یزد این پارچه اهمیت ویژهای دارد. مردم این دیار پارچه ترمه را بهعنوان پشتوانه مالی، نسلاندرنسل در جهیزیه دختران جایدادهاند. در ایام محرم پارچههای ترمه دستباف، زینتبخش علمهای دستههای عزاداری میشوند و تا آخر ایام عزا بر روی آنها باقی میمانند.